سفارش تبلیغ
صبا ویژن

احکام
 

سوال: آیا استفاده از ظرف‏هاى طلا و نقره جایز است؟

آیات عظام امام خمینى (ره)، بهجت (ره) و خامنه‏اى (دام ظله): نگه دارى و بکارگیرى آنها در زینت اطاق اشکال ندارد؛ ولى استفاده‏هاى دیگر مانند خوردن و آشامیدن از آنها حرام است. (امام خمینى و آیة الله بهجت، توضیح المسائل مراجع، م 226 و دفتر: آیة الله خامنه‏اى دام ظله)

آیة الله تبریزى (ره) و آیة الله سیستانى (دام ظله): خوردن و آشامیدن از ظرف‏هاى طلا و نقره حرام است و بنابر احتیاط واجب، هرگونه استفاده دیگر نیز جایز نیست؛ ولى نگه دارى و یا بکارگیرى آنها در زینت اطاق و مانند آن اشکال ندارد. (آیة الله تبریزى و آیة الله سیستانى، منهاج الصالحین، ج 1، م 493)

آیة الله وحید خراسانی (دام ظله): خوردن و آشامیدن از ظرف‏هاى طلا و نقره حرام است و بنابر احتیاط واجب، هرگونه استفاده دیگر، هر چند بکارگیرى آن در زینت اطاق نیز جایز نیست؛ ولى نگه دارى آنها اشکال ندارد. (آیة الله وحید، توضیح المسائل، م 234)

آیة الله فاضل لنکرانی (ره): نگه دارى آنها اشکال ندارد؛ ولى استفاده‏هاى دیگر مانند خوردن و آشامیدن و حتى بکارگیرى آنها در زینت اطاق حرام است. (آیة الله فاضل لنکرانی ره، توضیح المسائل مراجع، م 226)

آیة الله صافى و آیة الله مکارم شیرازی (دام ظلهم): خوردن و آشامیدن از ظرف‏هاى طلا و نقره حرام است و بنابر احتیاط واجب، هرگونه استفاده دیگر، حتى نگه دارى آنها نیز جایز نیست. (آیة الله مکارم شیرازی، توضیح المسائل مراجع، م 226 و آیة الله صافى، هدایة العباد، ج 1، م 623 و 624)

آیة الله نورى همدانی (دام ظله): خوردن و آشامیدن از ظرف‏هاى طلا و نقره و هرگونه استفاده دیگر، حتى نگه دارى آنها نیز حرام است.(آیة الله نورى همدانی، توضیح المسائل مراجع، م 226)

منبع: تبیان


[ یکشنبه 93/8/25 ] [ 8:19 عصر ] [ رحمانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

حکم شراب، پیش از دین اسلام

به گواهی تاریخ، روند دین‌داری مردم در تمام ادیان آسمانی بدین صورت بوده است که پس از رحلت و یا شهادت پیامبر و رسول هر قوم، دین غالب افراد، به تدریج کم رنگ می‌شد تا این که آنان، دین و سفارشات پیامبر و رسول خود را به کناری گذاشته و به روش اجداد گمراه خود عمل می‌کردند؛ امّا مجدّداً پیامبر دیگری آمده و دوباره دین را احیاء می‌کرد. در این مسیر، روش پیامبران و رسولان بدین گونه بود که از مسائل بسیار ساده و ابتدایی کار تبلیغ را شروع می‌کردند و با صبر فراوان، مردم را به آرامی و به تدریج با مسائل مختلف الاهی آشنا می‌نمودند.[1]

از جمله مسائلی که در طول تاریخ، گریبان گیر بشر بوده و او را به ورط? گمراهی کشانده و موجبات بدبختی او را فراهم آورده است، مسئل? شراب‌خواری است. از این‌رو، یکی از اهداف پیامبران و رسولان مبارزه با شراب‌خواری بود. همان‌طور که در حدیثی از امام صادق(ع) آمده است که خداوند متعال هرگاه پیامبری را به سمت قومش می‌فرستاد، در مسیر تکمیل دین، حرمت شراب را یکی از دستورات اصلی آن دین قرار می‌داد.[2]

این روند در دین اسلام هم، همانند بقی? ادیان الاهی جریان داشت و مسلمانان در ابتدای ظهور اسلام، و پیش از اعلام حرمت شراب، به این کار آلوده بودند، تا این‌که پیامبر اسلام(ص) به آرامی و به تدریج حکم حرمت شراب را به مردم ابلاغ فرمود،[3] ولی از آن‌جایی که برخی از مردم پیش از این اعلام، به جهل و نادانی مبتلا بوده و به انجام اعمال زشت و ناپسند عادت کرده بودند، در دین اسلام، به‌جهت رعایت آسانی و ارفاق به‌مرور زمان حکم حرمت شراب توسط پیامبر اکرم(ص) به آنان ابلاغ شد.[4]

به‌هر حال، اگر مواردی در ادیان گذشته حرام بوده و در دین اسلام حلال اعلام شد و یا احیاناً کاری در شریعت گذشته حلال بود، و در دین اسلام حرام شمرده شد، باید از دستورات دین اسلام که کامل‌ترین دین است،[5] پیروی کرده و به آن پایبند بود.

ادامه مطلب...

[ چهارشنبه 93/7/30 ] [ 1:12 عصر ] [ رحمانی ]

بسم الله الرحمن الرحیم

تاریخچه قمه زدن

کتابى است به نام «رساله مواکب حسینیه» نوشته عبدالرزاق حائرى اصفهانى که در سال 1375 هجرى قمرى نوشته شده است و 42 سال پیش چاپ شده است. در صفحه 90 مى گوید: «عزادارى پنج دوره به خود دیده است:

دوره اول مربوط به زمان امامان معصوم است. در این دوره عزادارى به صورت محدود و در حال تقیه انجام مى شد و چنین نبود که حکومت هاى اموى جلسات عزادارى را تحمل بکنند.

دوره دوم، دوره خلفاى عباسى است. در این دوره عزادارى بدون تقیه انجام مى شد. در این دوره ها عزادارى به صورت گریه، مرثیه خوانى و تشکیل جلسات عزادارى صورت مى گرفت.

دوره سوم، در قرن چهارم و در زمان، حکومت آل بویه بود که انواع گوناگون عزادارى انجام مى شد و در این دوره سینه زنى و دسته هاى عزادارى در خیابانها و کوچه و بازار، به وجود آمد و سابقا دسته هاى سینه زنى و حرکت در خیابانها نبود. در این دوره، در مراسم عزادارى بازار تعطیل مى شد.

دوره چهارم، دوره صفویان است. در این دوره علاوه بر مراسم سابق، شبیه خوانى هم جزو برنامه هاى عزادارى شد.

دوره پنجم مربوط به قرن سیزدهم هجرى قمرى است و در این دوره علاوه همه آن مراسم قبلى زنجیرزنى و قمه زنى هم جزو مراسم عزادارى شد.

پس قمه زنى در قرن سیزدهم هجرى قمرى رسم شده است و در همین کتاب آمده است که قمه زنى حدود یکصد سال پیش رسم شده است ص 2 و این کتاب در سال 1375 هجرى قمرى نوشته شده است و یکصد سال پیش مى شود 1275 قمرى. بنابراین قمه زنى در سال 1275 هجرى قمرى پیدا شده است. اکنون 1429 هجرى قمرى است و اگر 1275 از 1427 کم کنیم مى ماند 154 سال. پس 154 سال پیش و در زمان شیخ انصارى این رسم پیدا شده است. در صفحه 34 هم به این مطلب اشاره کرده است و درباره فلسفه قمه زنى مى گوید:

«اگر عده اى کفن پوش صف بکشند و با شعارهاى حسینى حرکت بکنند و با خنجر کمى زخم سطحى در جلو سر ایجاد کنند تا چند قطره خون روى این کفن سفید بریزد، این صحنه تأثیر روانى خوبى بر عزاداران مى گذارد و این تأثیر آنچنان عمیق خواهد بود که تا آخر عمر هم فراموش نمى شود»

در این کتاب به این صورت تفسیر و توجیه کرده است.
علت مخالفت فقها با قمه زنى وهن و آسیبى است که ممکن است از این ناحیه متوجه اصل دیانت اسلام بشود. اکنون که تبلیغات جهان در دست کشورهاى استعمار گر ضد اسلام است و از این سوژه براى ضربه زدن و تصویرسازى ارتجاعى از مسلمانان استفاده مى‏کنند و از سویى دلیلى براى جواز این مسئله در سیره مردم زمان ائمه که جواز آن مورد تصدیق ائمه علیهم السلام قرار گرفته باشد نیست لذا مراجع عظام براى حفظ اصل دین فتوا به حرمت داده اند و بنابراین طبق آنچه که در بالا گفته شد علامه مجلسى قبل از پیدایش قمه زنى به عنوان عزادارى مى زیسته است اما فتواى امام خمینى نیز حرام بودن آن را مى‏رساند:

با توجه به اینکه قمه‏ زدن در زمان حاضر، به علت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم، باعث وهن و بدنام شدن مذهب مى‏ شود، باید از آن خوددارى گردد امام، استفتاءات، ج 3، سؤالات متفرقه، س 37

به هر صورت شایسته است در مراسم عزادارى امام حسین علیه السلام از شیوه هاى استفاده گردد که متناسب با فرهنگ عاشورا و روحیه حماسه و پایمردى باشد و طبیعى است که در چنین شرائطى، قمه زدن، برهنه شدن و تبیین مطالب سست و غیر هستند نه تنها با روح عاشورا سازگارى ندارد که موجب وهن اسلام و بدبینى مسلمانان خواهد شد.


[ چهارشنبه 93/7/30 ] [ 5:35 صبح ] [ رحمانی ]


بسم الله الرحمن الرحیم


نومجتهدها


یکی از مسائل چالش برانگیز این ایّام موضوع قمه زدن و حرمت و حلیّت آن است؛ مساله ای که هرانسان عاقلی آن را رد می کند و نمی پذیرد و نمی پسندد اما برخی معتقدند در دستگاه امام حسین علیه السلام این دل است که حکم می راند و عقل را یارای درک عظمت این مقام نیست که بخواهد امری را بپسندد و امری را نپسندد.

اما نکته حائز اهمیت در این مسأله این است که؛ موضوع جان نثاری و خاکساری در عزای سالار شهیدان و ابراز ارادت در حد ریختن خون سر و صورت برای ایشان مانند همه مسائل دیگر نیازمند حکم شرعی است آنهم نه از جانب دل بلکه از جانب مراجعی که عمری را صرف فهم دین کرده اند و هزاران حدیث و روایت و مقتل و تاریخی را از نظر گذرانده اند و هیچ بچه شیعه ای را نرسد که با کپی کردن چند حدیث و نشر آنها فتوا به جواز این امر دهد(کاش فقط حکم جواز می دادند برخی حکم وجوب می دهند انگار از نماز واجب ترشده است) این احادیث مثل نقل و نبات Copy   و Paste می شود و به یقین هیچ کدام از منتشرگنندگانش حتی زحمت مراجعه و دیدن منبع را هم به خود نمی دهند برفرض وجود داشتنشان نیازمند متخصص علم دین است تا برداشت جواز دهد نه هر کسی...

درست مثل این می ماند که ما بدون مراجعه به پزشک کتابی در باب پزشکی برداریم و خود برای بیماریمان نسخه بپیچیم و به ریش دکترها بخندیم ...
هیچ مقلدی برای عمل خود اجازه ندارد مستقیما به احادیث و آیات مراجعه کرده و برداشت فقهی کند این کار تنها و تنها از عهده مراجع تقلید آنهم مراجعی که علاوه برشهرت مرجعیت اجازه اجتهاد از چند مجتهد دیگر داشته باشند جایز است.

هرکه برسر زد عمامه آیت اللهش مخوان...

در زیر به نظر برخی از مراجع عظام تقلید اشاره می شود؛
1) آیت الله العظمی امام خامنه ای مدظله
سـؤال 1460: در روز عاشورا مراسمى مانند قمه زنى و پابرهنه وارد آتش و ذغال روشن شدن برگزار مى‏شود که علاوه بر اینکه باعث بدنام شدن مذهب شیعه اثنى عشرى در انظار علما و پیروان مذاهب اسلامى و مردم جهان مى‏شود، ضررهاى جسمى و روحى هم به این اشخاص وارد مى‏کند و همچنین موجب توهین به مذهب مى‏گردد، نظر شریف حضرتعالى در این‌باره چیست؟
پاسـخ: هر کارى که براى انسان ضرر داشته و یا باعث وهن دین و مذهب گردد حرام است و مؤمنین باید از آن اجتناب کنند و مخفى نیست که بیشتر این امور باعث بدنامى و وهن مذهب اهل بیت علیهم‌السلام مى‏شود و این از بزرگترین ضررها و خسارتهاست.
سـؤال 1461: آیا قمه زدن به‌طور مخفى حلال است یا اینکه فتواى شریف حضرت عالى عمومیت دارد؟
پاسـخ: قمه زنى علاوه بر اینکه از نظر عرفى از مظاهر حزن و اندوه محسوب نمى‏شود و سابقه‏اى در عصر ائمه علیهم‌السلام و زمانهاى بعد از آن ندارد و تأییدى هم به شکل خاص یا عام از معصوم علیه‌السلام در مورد آن نرسیده است، در زمان حاضر موجب وهن و بدنام شدن مذهب مى‏شود بنا بر این در هیچ حالتى جایز نیست.

2) آیت الله العظمی فاضل لنکرانی قدس سره
سـؤال  2173:  آیا قمه زنى جایز است؟ چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، وظیفه چیست؟
پاسـخ: با توجه به گرایشى که نسبت به اسلام و تشیع بعد از پیروزى انقلاب اسلامى ایران در اکثر نقاط جهان پیدا شده، و ایران اسلامى به عنوان امّ القراى جهان اسلام شناخته مى شود، و اعمال و رفتار ملت ایران به عنوان الگو و بیانگر اسلام، مطرح است لازم است در رابطه با مسایل سوگوارى و عزادارى سالار شهیدان حضرت ابى عبدالله الحسین علیه السلام به گونه اى عمل شود که موجب گرایش بیشتر و علاقمندى شدیدتر به آن حضرت و هدف مقدس وى گردد. پیداست در این شرایط، مسأله قمه زدن نه تنها چنین نقشى ندارد، بلکه به علّت عدم قابلیت پذیرش و نداشتن هیچ گونه توجیه قابل فهم مخالفین، نتیجه سوء بر آن مترتب خواهد شد. لذا لازم است شیعیان علاقمند به مکتب امام حسین علیه السلام از آن خوددارى کنند. و چنانچه در این مورد نذرى وجود داشته باشد، نذر واجد شرایط صحّت و انعقاد نیست.

3) آیت الله العظمی مکارم شیرازی مدظله
سـؤال: حکم ضرب و جرح بدن در عزاداری اباعبدا... چیست؟ لطفا نظر خود را راجع به سینه زنی ، زنجیر زنی و قمه زنی به طور مجزا و شفاف بیان کنید.
پاسـخ: عزاداری خامس آل عبا از مهمترین شعائر دینی و رمز بقای تشیع می باشد ولی بر عزاداران عزیز لازم است از کارهایی که موجب وهن مذهب می گردد و یا آسیبی به بدن آنها وارد می کند خودداری کنند

4) آیت الله العظمی سیستانی مدظله
سـؤال: نظر آیت الله سیستانی نسبت به قمه زنی چیست؟
پاسـخ: باید از کارهایی که عزاداری را خدشه‌دار می‌کند اجتناب شود.

5) آیت الله العظمی نوری همدانی مدظله
سـؤال 597: آیا قمه زدن جایز است چنانچه در این مورد نذری وجود داشته باشد وظیفه چیست؟
پاسـخ: اشکال دارد.

6) آیت الله العظمی جوادی آملی مدظله
سـؤال: قمه و زنجیر چاقویی زدن و تیغ کشیدن در مجلس عزای اهل‌بیت چه حکمی دارد اگر خصوصی باشد و عمومی چه حکمی دارد؟
پاسـخ1: چیزی که در شرایط کنونی مایه? وهن اسلام است مانند قمه زدن و.. جایز نیست.
پاسـخ2: چیزی که مایه? تعظیم شعائر اسلام یا سبب هتک نیست مانند زنجیر زدن جایز است.

7) آیت الله العظمی سبحانی مدظله
سـؤال: آیا قمه زنى در زمان حاضر جایز است یا خیر؟
پاسـخ: جایز نیست. والله العالم

8) آیت الله العظمی مظاهری مدظله
سـؤال: قمه‌ زدن‌ از نظر فقهی‌ چه‌ حکمی‌ دارد؟
پاسـخ: چون‌ ولایت‌ فقیه‌ نهی‌ از آن‌ کرده‌اند همه‌ باید از این‌ کار پرهیز کنند گر چه‌ مقلّد کسی‌ باشند که‌ جایز بداند.

برای مراجعه بیشتر
فقیهان و مجتهدان بزرگی که فتوا به حرمت قمه زنی داده اند

تاریخچه ورود قمه‌زنی به ایران

قمه زنی با چهره شیعه در جهان چه خواهد کرد؟

علامه‌ای که برای مبارزه با قمه‌زنی ملحد خوانده شد

قمه‌زنی از مصادیق فعل ضرری و حرام است

خاتمه قمه زنی در یک شهر با یک استدلال قرآنی

هر ضربه قمه شکافی بر پیکره شیعه

چرا قمه نزنیم؟

سیر مقابله علما با انحرافات عزاداری

بررسی علت جایز بودن قمه‌زنی در گذشته

بررسی سه شبهه پیرامون حرمت قمه زنی

قمه زنها به این سـؤالها پاسخ بدهند

حامیان قمه زنی موجب تحقیر و زشت نمائی شیعه
 
تبعات بهداشتی و روانی قمه‌زنی

رابطه‌ی میان قمه‌زنی و عزاداری

نظر تمام مراجع تقلید در مورد قمه زدن در مراسم عزاداری امام حسین علیه السلام

تاریخچه قمه زنی

فتوای مراجع عظام در مورد قمه زنی

شکسته شدن سر عقیله عرب بی بی زینب کبری


[ سه شنبه 93/7/29 ] [ 2:37 عصر ] [ رحمانی ]

مساله نجاست سگ قسمت سوم

پاسخ به چند سوال ؟
اگر سگ نجس هست چگونه سگ اصحاب کهف وارد بهشت می شود؟
نجاست سگ از اعتباریات است که شارع مقدس آن را نجس قرار داده است، و این بدین معنا نیست که در تکوین نیز سگ نجس خلق شده است. و چیزى که در عالم دنیا نجس است، مستلزم نجس بودن آن در آخرت نمى‏باشد. چرا که کاربرد طاهر و نجس و حلال و حرام تشریعى، مربوط به دنیا است. و هر کدام از دنیا و آخرت قوانین خاص خود را دارد و نظام معیّن در آنها حکمفرماست. سگ در تشریع هر چند حکم نجس بودن بر او بار مى‏شود ولى از نگاه تکوین نجس نمى‏باشد. با توجه به این، بین بهشت رفتن سگ اصحاب کهف با نجاست ظاهرى دنیوى آن تعارض وجود ندارد.(101) همانگونه که شراب و لباس حریر و طلا برای مردان در دنیا حرام است در حالیکه هیچکدام از اینها در بهشت حرمت ندارد، بلکه جزء پاداشهای بهشتی شمرده شده است. هر چند باید توجه داشت که اصل مقایسه امور دنیا با امور آخرت کار اشتباهی است و تنها در حدّ تشبیه می توان به چنین مقایسه هایی بها داد.
آیا پیامبر(ص) دستور به قتل سگان مکه داد؟

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/16 ] [ 11:40 عصر ] [ رحمانی ]

مساله نجاست سگ قسمت دوم
چه بسا عدم ذکر فلسفه بعضی احکام، خود فلسفه و هدفی داشته باشد، و اراده شده است بندگان مطیع و فرمانبردار از بندگان غیرمطیع شناخته شوند. چنانکه خداوند در ماجرای تغییر قبله(53) می فرماید: «وَمَا جَعَلْنَا الْقِبْلَة الَّتِى کُنْتَ عَلَیْهَا اِلاَّ لِنَعْلَمَ مَنْ یَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ یَنْقَلِبُ عَلَى عَقِبَیْهِ»(54)«و ما آن قبله اى را که قبلا بر آن بودى ، تنها براى این قرار دادیم که افرادى که از پیامبر پیروى مى کنند، از آنها که به جاهلیت باز مى گردند مشخص شوند.»  به عبارت دیگر حکم نجاست سگ از اعتباریات است که شارع مقدس آنرا نجس قرار داده و احکامی بر آن مترتب کرده و این بدین معنا نیست که لزوماً باید در تکوین نیز نجاست عینی خاصّی (مانند نوعی میکروب یا بیماری لاعلاجی) همراه این حیوان باشد بلکه مصالح و مفاسد دیگری می تواند منشا این اعتبار باشد.  با این حال عده ای از سر دلسوزی سعی دارند با فلسفه چینی، پذیرش احکام الهی را تسهیل کنند. این افراد برای حکم اسلام به نجاست سگ، فلسفه هایی را برشمرده اند که به آن اشاره می کنیم: (البته ما در پی تایید این موارد نیستیم و آنچه نقل شده است را بازگو می کنیم.) 

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/16 ] [ 11:39 عصر ] [ رحمانی ]

 
مساله نجاست سگ قسمت اول
مساله نجاست سگ یکی از مسائل فقهی اسلام هست، که در جامعه امروزی اطلاع از چگونگی آن برای بسیاری حائز اهمیت است. عده ای از سر کنجکاوی می خواهند بدانند که: چرا اسلام سگ را نجس می داند؟ و در کدام آیه یا روایت از متون دینی ما، علت نجاست سگ بیان شده است؟ این افراد در این حکم، شک و شبهه ای ندارند و تنها از فلسفه نجاست سگ سوال می کنند. می خواهند بدانند: آیا در اسلام فقط حکم نجاست سگ بیان شده یا علاوه بر این،  به فلسفه این حکم نیز اشاره ای شده است؟ عده ای نیز دم از حقوق حیوانات می زنند و حکم نجاست را بر خلاف حقوق سگ می دانند!، از نگاه آنان سگ یک حیوان با وفا است و همین را دلیلی برای طهارتش می دانند. علاوه بر این از کوچک ترین دستاویزها برای اثبات سلیقه شان استفاده می کنند: - مگر می شود سگ با این وفاداریش نجس باشد؟ - در قرآن و روایات از نجاست سگ سخنی به میان نیامده است!؟ - قرآن با نام بردن از سگ اصحاب کهف، از این حیوان تمجید کرده است! - حضرت علی(ع) مردم را به یادگیری ده خصلت ارزنده ی سگ و بکاربستن این خصائص در زندگی توصیه فرموده‌اند! - و ...  حال آنکه معلوم نیست نام بردن از سگ اصحاب کهف در قرآن چه ربطی به نجاست یا طهارت سگ دارد؟

ادامه مطلب...

[ پنج شنبه 92/3/16 ] [ 11:37 عصر ] [ رحمانی ]

این نقطه پایان محرم صفر ماست
امضا بنما تذکره کرببلا را

نزدیک دو ماه است که عزادار شماییم
سخت است در آریم ز تن رخت عزا را

در روز سیه پوشیمان مادرمان بست
با دست خودش دگمه پیراهن ما را

ای حضرت سلطان بنگر حال گدا را
از من بخر این ناله و این اشک و بکا را

در باز نکردی ز کرم لااقل آقا
واکن به روی من یکی از پنجره ها را


[ دوشنبه 91/10/25 ] [ 6:45 عصر ] [ رحمانی ]

ویژگی های موسیقی حرام چیست؟ داشتن ریتم تند؟ ایجاد رقص درشنونده؟ طرب انگیزی و یا...؟

آیات عظام امام خمینی، مقام معظم رهبری، فاضل و نوری همدانی: معیار حرام بودن موسیقی مطرب و لهوی بودن آن و مناسبت آن با مجالس گناه و خوش گذرانی و فساد است.(1)

آیات عظام بهجت و صافی: نواختن و استفاده از موسیقی به طور مطلق حرام است.(2)

آیات عظام تبریزی، سیستانی، مکارم و وحید: معیار حرمت موسیقی، لهوی و مناسب بودن آن با مجالس گناه و خوش گذرانی و فساد است.(3)

پی نوشت:

(1) امام استفتائات ج2 - فاضل جامع المسائل ج1 ص 1005 و 987 و 988 و 974 - نوری توضیح المسائل مسائل مستحدثه - خامنه ای اجوبه الاستفتائات س1127 و 1132

(2)صافی جامع الاحکام ج1 س955 و 1018 - دفترحضرت آیت الله بهجت(ره)

(3)سیستانی منهاج الصالحین ج2 م20 - وحید منهاج الصالحین ج3 م17 - تبریزی التعلیقه علی منهاج الصالحین م17 - مکارم استفتائات ج1 س519 و 520

منبع: کتاب احکام موسیقی (پرسشها و پاسخهای دانشجویی 22) سیدمجتبی حسینی

 

مطالب مرتبط

احکام موسیقی وبلاگ احکام شرعی جوانان

احکام موسیقی سایت تبیان

 


[ چهارشنبه 91/9/22 ] [ 7:57 عصر ] [ رحمانی ]

دلیل علمی حرام بودن ازدواج با خواهر زن یا بهتر بگویم ازدواج هم زمان با دو خواهر چیست؟

درشرع مقدس اسلام ازدواج، هم زمان با دو خواهر جایز نیست. لازم به ذکر است اگر ازدواج با دو خواهر یا بیشتر به صورت جمع؛ یعنی دریک زمان نباشد، اشکال ندارد. به بیانی دیگر هرگاه مردی زنی را برای خود عقد کند، تا وقتی که زن در عقد اوست، نمی‏تواند با خواهر وی ازدواج کند، خواه عقد دائم باشد یا موقت. حتی بعد از طلاق تا وقتی که در عدّه است (در صورتی که عدّه رجعی باشد) نمی‏تواند خواهر او را بگیرد، اما هنگامی که همسرش را طلاق داد، یا از دنیا رفت و عدّه او تمام شد، می‏تواند با خواهر وی ازدواج کند[1].
شاید حکمت و فلسفه ی این که اسلام از ازدواج هم زمان با خواهران جلوگیری کرده، این باشد که؛
اوّلاً: حرمت و شخصیت زن را حفظ کند، چنان که در ازدواج با دختر برادر زن و دختر خواهر زن رضایت و اجازه زن را شرط دانسته است.
ثانیاً: دو خواهر به حکم نسبت و پیوند نسبی و عاطفی، نسبت به یکدیگر علاقه ی شدید دارند ولی هنگامی که رقیب هم شوند، نمی‏توانند علاقه ی گذشته را حفظ کنند، به این ترتیب تضاد عاطفی در آن‏ها پیدا می‏شود که برای زندگی زیان بار است و اساس خانواده را از هم می پاشد؛ زیرا همیشه انگیزه ی محبت و رقابت در وجود آن‏ها در کشمکش است.[2]
ثالثاً: ازدواج با شوهر خواهر با طبع زنان که شوهر خواهر را از خود می‏دانند و با آنان احساس خویشاوندی می‏کنند، سازگار نیست.
در پایان تذکر این نکته ضروری است که اگر چه در جای خود ثابت شده است که احکام الهی بر اساس مصالح و مفاسد وضع شده اند، ولی کشف مصالح و مفاسد در جزئیات و مصادیق، بسیار مشکل است.زیرا
اولاً: نیازمند داشتن امکانات وسیع، در ابعاد مختلف علمی است.
ثانیاً: بشر هر قدر از نظر علم و صنعت پیشرفت کند، باز معلومات او در برابر مجهولاتش، قطره ای است در برابر دریا "جز اندکی از دانش به شما داده نشده است" .و شاید علت بیان نکردن فلسفه ی تمام احکام، از سوی اولیای دین، این بوده که بیان تمام اسرار احکام برای انسان هایی که بسیاری از حقایق علمی هنوز برایشان کشف نشده، مانند گفتن معما ست که چه بسا موجب تنفر شنوندگان می گردد. امیرالمومنینی علی علیه السلام می فرمایند: "مردم، دشمن آن چیزی هستند که نمی دانند[3]" لذا اولیای الهی در حد فهم انسان ها به بعضی از علت ها و فلسفه ی احکام اشاره نموده اند.
وانگهی هدف از دین و شریعت، آراستگی انسان ها به خوبی های علمی و عملی، و اجتناب از زشتی های فکری و عملی است، و این هدف با عمل به شریعت به دست می آید، و لو این که افراد فلسفه و علت احکام را ندانند، نظیر این که مریض با انجام دادن دستورات پزشک، بهبودی را به دست می آورد ولو فایده و فلسفه ی، دارو و دستورات پزشکی را نداند.
مضافاً این که مؤمنان چون اطمینان و یقین دارند به این که دستورات دینی، از کسانی صادر می شود که علم و آگاهی آنان خطاناپذیر است، پس یقین به اثربخشی و مفید بودن این دستورات دارند.

منبع:
[1] توضیح المسائل مراجع، ج 2، مسئله ی، 2390 و 2391.
[2] تفسیر نمونه، ج3، ص 368.
[3] «الناس اعداء ماجهلوا»، گزیده میزان الحکمة، ج 1، ص 214.


برگرفته از افکارنیوز


[ سه شنبه 91/8/9 ] [ 2:0 عصر ] [ رحمانی ]
........ مطالب قدیمی‌تر >>

.: Weblog Themes By Iran Skin :.

درباره وبلاگ

امکانات وب
RSS Feed




بازدید امروز: 26
بازدید دیروز: 31
کل بازدیدها: 319676